معنی چراغانی کردن

فارسی به انگلیسی

چراغانی‌ کردن‌

Decorate, Illuminate

فرهنگ فارسی هوشیار

چراغانی کردن

(مصدر) چراغان کردن آذین بستن: ((تمام شهر را چراغانی کردند. ))


چراغانی

جشن، آئین بستن کوی و برزن و شهر و چراغ بسیار روشن کردن


کردن

ترتیب دادن، درست کردن

لغت نامه دهخدا

چراغانی کردن

چراغانی کردن. [چ َ / چ ِ ک َ دَ] (مص مرکب) چراغان کردن. چراغ بسیار بمناسبت جشنی یا شادمانی روشن کردن. چراغباران کردن. جشن گرفتن. مجلس جشن و شادی در محلی که چراغهای بسیار روشن است برپاداشتن. چراغونی کردن. چراغبارونی کردن. رجوع به چراغانی کردن شود.


چراغانی

چراغانی. [چ َ / چ ِ] (اِ) چراغان. چراغوانی. چراغبانی. آئین بستن کوی و برزن شهر و چراغ بسیار روشن کردن در جشن ها وعروسی ها. جشن و شادی. چراغونی. چراغبارانی. چراغبارونی.


چراغانی شدن

چراغانی شدن. [چ َ / چ ِ ش ُ دَ] (مص مرکب) چراغان شدن. روشن شدن چراغ بسیار در محلی.چراغ بسیار و رنگارنگ در شهر یا در مجلس جشنی روشن شدن. رجوع به چراغان و چراغانی و چراغان کردن شود.

مترادف و متضاد زبان فارسی

چراغانی کردن

آذین بستن، با چراغ تزئین کردن، جشن‌گرفتن


چراغانی

آذین‌بندی، جشن، چراغان


کردن

اجرا کردن، انجام‌دادن، عمل کردن، ساختن، ادا کردن، به‌جای‌آوردن، گزاردن، آرمیدن، جماع کردن، مجامعت کردن

حل جدول

چراغانی کردن

آذین بستن

فارسی به عربی

فرهنگ معین

چراغانی

منسوب به چراغان، چراغ های بسیاری که در جشن ها و عروسی ها روشن کنند، مجلس شادمانی که در آن چراغ های بسیار روشن کنند. [خوانش: (چِ) (ص نسب.)]

فارسی به ایتالیایی

چراغانی

illuminazione

واژه پیشنهادی

آذین کردن

چراغانی

معادل ابجد

چراغانی کردن

1539

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری